.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
نقش ما در تحقق اتحاد جماهیر اسلامی
دکتر غلامعلی رنحبر

برخی از حوادث نیازمند بازتحلیل و بازنگری هستند و می توان با رویکردی دوباره به گونه ای از آنها بهره برداری کرد که برعکس جهتی که در صدد تخریب مواضع انقلاب و منافع مردم داشت، در جهت دفاع از منافع کشور و نظام از آنها استفاده شود. البته این کار آسانی نیست و حرف ها و حدیث هایی را به همراه خواهد داشت.

یکی از نکاتی که باید بدان پرداخته شود ویژگی های مثبت و منفی در رفتار بزرگان نظام و خواص و چگونگی برخورد با آنها است. رهبری معظم انقلاب بدون اینکه وارد بازار تخریب شخصیت بزرگان بشوند با ذکر اینکه در حوادث مهم باید خواص با بصیرت عمل بکنند و تاثیر بصیرت در مواجهه با توطئه ها را با ذکری که از عمار به عنوان معیار اساسی برای تشخیص جبهه حق از باطل نمودند، منظور اصلی خویش را به طور آشکار بیان فرمودند. مردم هم با درست کردن شعارهایی مبتنی بر درخواست دقت نظر در رفتارهای خواص بر بی بصیرتی آنها در مواجهه با امور مهم تاکید نمودند.

اما سیاسیون هم بهره های خاص خویش را از آب گل آلود گرفتند و دائره اتهام بی بصیرتی را تا توانستند وسیع تر کرده و آنقدر آن را بزرگ کردند که هر کسی غیر از شخص رهبری را می توانست در خود جای دهد و در اینجا بصیرت حکم می کرد که اقدام به یک مرزبندی اصولی شود و آن اینکه هرکسی با هر اظهار نظری در مخالفت یا موافقت نمی تواند در سطل زباله بی بصیرتی انداخته شود و از حیز انتفاع بیفتد. هر چند مردم فریب بازی های سیاسی سیاست بازان را نمی خورند و رهبری نیز بر این امر تاکید وافر داشته اند که مردم از خواص در موضع گیری ها جلوتر بوده و دقیق تر و بهتر عمل کرده اند.

رهبری با بیان جذب حداکثری و دفع حداقلی در واقع به محدود کردن دائره اتهامات بی بصیرتی کمک نمودند و از خطر بزرگی که باعث دامن زدن به اختلافات درونی شده و خود یک بی بصیرتی بزرگ محسوب می شد جلوگیری به عمل آوردند. شاید خیلی ها دلشان می خواست که با حربه بی بصیرتی و نسبت دادن آن به رقیب، خیلی زود از شر انتقادات رقیب خلاصی یافته و او را از دور خارج نموده و افکار عمومی را بر علیه او بشوراند، ولی رهبری که منافع نظام را می بیند و منافع افراد را در قالب منافع نظام و در ذیل آن می داند، با میدان داری کردن این امر و کنترل توسعه اتهام بی بصیرتی به همه خواص، از پیشرفت این بداخلاقی بزرگ جلوگیری نمودند.

اصولاً‌ در دنیای سیاست گاهی پیش می آید که اخلاق و رفتارهای فردی و گروهی در نوع نگاه به حقیقت با توجیهات ویژه تاثیر می گذارد. حرف های یک فرد سیاسی گاهی هم عرض و ارزش با یک فرد معمولی است ولی چون از زبان این فرد نقل می شود، حساسیت های زیادی روی آن ایجاد می شود. البته در بین خواص حتماً کسانی از قدرت تحلیل بالا برخوردار هستند و نوع نگاه به مسائل را به گونه ای که تامین کننده اهداف مورد نظرشان باشد مطرح می کنند. در جریان تحلیل های رقبا هم مسائل به شکل دیگری تحلیل می شود و گاه نتایج این تحلیل ها از یک موضوع واحد به گونه ای است که یک تنفر و حالت دور شونده ای را در نگاههای تحلیلگران از یکدیگر ملاحظه می کنیم. آمدن این تحلیل های متنافر از هم به سطح جامعه زمینه را برای دسته بندی و فرقه فرقه کردن مردم فراهم می سازد و موضوعاتی شبیه حیدری و صفدری را به وجود می آورد که دعواهای ناخواسته ای را دامن می زند.

اگر بصیرت وجود نداشته باشد این دعواها به عنوان مسائل اصلی در جامعه مطرح می شود و هر رقیبی تمام هم خود را فقط مصروف هدم رقیب می نماید. باید دانست که بشر به گونه ای ساخته شده که نمی تواند اطمینان حاصل کند اگر یک رقیب قوی از میان برداشته شد و شخصیت او در افکار عمومی مورد خدشه واقع شد و از چشم مردم افتاد، مجدداً رقیب دیگری به عنوان رقیب اول با جماعتی جدید و مقبولیتی در حلقه یاران موجود، سر برنیاورد و از اشتباهات موجود بهره برداری نکند و معضل جدیدی را بوجود نیاورد. تا شیطان هست و تا حاکمیت خواهش های درونی انسان ها بر عقول آنها هست و تا موقعیت خواهی و برتری طلبی و انانیت نفس و نفس اماره هست، این مسائل هم وجود خواهد داشت و هیچ کس نمی تواند از این دسیسه ها ایمن باشد. رهبری با تشخیص به موقع از این پدیده هم سخن گفته و خواستار اصلی و فرعی کردن مسائل شدند و موضوعات مهمی را که باید در بقاء انقلاب نقش داشته باشند به عنوان مسائل اصلی نظام تلقی نمودند و مسائلی که بیشتر رفتارهای افراد و گروهها را در مقابل یکدیگر داشته و منافع محدودی را برای آنها در پی دارد به عنوان مسائل فرعی قلمداد کردند که نباید جای مسائل اصلی را بگیرند و به عنوان یکی از معیارهای اصلی بصیرت خواستار رعایت این ملاحظات برای نظام شدند.
محیط هایی که در پیرامون افراد مهم و نخبگان سیاسی وجود دارد که عالباً تیم جلوبرنده امور و بخصوص تحلیلگران و استراتژیست های هر گروه هستند، نقش اساسی در جهت گیری های این نخبگان و خواص دارند. رعایت ملاحظات نظام از مهمترین مسائلی است که همه باید بدان پایبند باشند و در صورت عدم پایبندی، با مسائل خواسته یا ناخواسته ای درگیر خواهند شد که قطعاً کنترل را از دست آنها خارج کرده و عکس العمل های کمر شکنی را برای آنها به همراه خواهد داشت. محیط مهمترین مسئله برای پیشروان سیاسی محسوب می شود و همین امر موجب شده که آن پیر روشن ضمیر بصیر و امام انقلاب و نظام هم در سخنان خود و هم در وصیت نامه سیاسی و الهی خود بر این نکته در قالب سفارش های موکد تذکر دادند که مواظب نفوذی ها در صفوف خود باشید.

رهبری معظم انقلاب هم در بخش هایی از تذکراتی که دادند به طور ظریف به این نکات اشاره داشتند و به تاثیر گذاری اطرافیان بر موضع گیری ها و امکان نفوذ عوامل و جاسوس های استکبار در اطراف شخصیت ها هشدار دادند. این نکته باید متذکر شود که متاسفانه بنیان های اخلاق فردی در بین سیاسیون مبتنی بر انتساب تذکرات و سرزنش ها به رقیب استوار شده و از پرداختن آن به خود پرهیز دارد و همین باعث ناشنوایی تعمدی سیاسی شده و خود را بری از لزوم رعایت مفاد این سرزنش ها می بیند. در حالی که اصول و بنیان اخلاق و رفتار اصولگرایانه باید بر این اساس استوار باشد که تذکرات و سرزنش ها را به خود بگیرد و نفس خویش و جرایان منتسب به خود را مورد سرزنش قرار دهد تا بر میزان تاثیر گذاری سخنان رهبری در جامعه بیفزاید. وگرنه هر گروهی با تحلیلی با استفاده از سخنان ناصحانه رهبری از آن به عنوان ابزاری جدید جهت تخریب رقیب استفاده می کند. بعید است که مد نظر رهبری این باشد که از سخنان ناصحانه ایشان استفاده ابزاری برای کنار زدن رقبا بشود و سخنان به حدی کوچک بشود که به جای بیان اصول و بنیان در رفتارهای سیاسی و اجتماعی به چاقویی جهت پاره کردن شکم رقیب تبدیل شود.

از اصول و بنیان هایی که رهبری بارها روی آن تاکید نمودند این است که دولت جمهوری اسلامی بدون ملاحظه اینکه چه کسی با انتخاب مردم در راس آن قرار گرفته تا جایی که انحراف اساسی از اصول انقلاب را بروز نداده باید در حمایت مردم، دینداران و کشور دوستان قرار داشته باشد و فضای سیاسی و افکار عمومی باید طوری باشد که کار کردن برای دولت را مشکل نکند. برای هر دولتی هم باید اصل بر انجام کار و وظیفه ای باشد که قانون برایش مقرر داشته و نباید اصرار بر تخطی از این محدودیت های قانونی داشته باشد. تجربه نشان داد که ملاحظات سیاسی و فروخوردن نقدهای اساسی برای لاپوشانی رفتارهای دولت ها در تخطی از قانون و محدودیت های مصرح در آن حدی دارد و خواسته و ناخواسته نمی تواند الی الابد این ملاحظات توسط گروههای سیاسی و مردم رعایت شود. فشار افکار عمومی که بر اساس رفتارهای اصولگرایانه دولت تنظیم می شود یک شبه به وجود نمی آید بلکه متاثر از تصمیماتی هست که دولت در مقام اجرا می گیرد و همنوایی آن با روند برنامه ریزی های درازمدت جمهوری اسلامی و حرکت در جهت دستیابی به آرمان های چشم انداز نظام و رعایت محدودیت های قانونی و عدم تخلف و تخطی از آنان ملاحظاتی است که امام (ره) و رهبری نظام بر آن تاکید جدی دارند.

البته دولت به حکم وظیفه سنگینی که بر عهده دارد، نمی تواند از بروز همه حوادث جلوگیری به عمل بیاورد و همه چیز را در کنترل خود داشته باشد. اصل تغییراتی که در نوع فعالیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید به وجود بیاید تا دولت را به مقاصد مندرج در قانون اساسی و قوانین برنامه های توسعه جمهوری اسلامی رهنمون سازد، آنقدر تغییرات عمیق و اساسی هستند که در هر مقطعی که دولت به آن وارد شود، تحلیل های بسیار متناقض و درگیری زایی را با خود به همراه خواهد داشت.

در این حوادث مهم هم نقطه اتکاء‌ دولت حمایت ها و پشتیبانی رهبری نظام ، مردم و خواص با بصیرتی است که به دنبال منافع نظام حرکت می کنند. اگرچه مردم در مجموع ولی نعمت همه از جمله دولت هستند ولی دولت به دلیل حمایت هایی که از رهبری برای بسیاری از مسائل داشته است باید خود را بدهکار رهبری نظام بداند و در تبعیت از خواسته های رهبری که خواسته های مردم و نظام است، نسبت به همه سیاسیون و اهالی فرهنگ و اقتصاد پیشروتر باشد. اوج فعالیت های فراوانی که دولت های نهم و دهم انجام داده اند به موضوع هدفمند کردن یارانه ها بر می گردد که اگر وجود رهبری و درایت ایشان در پشتیبانی از کارگزاران نبود می توانست به یک چالش بزرگ در جامعه منجر شود و دولت قطعاً نمی توانست از زیر بار آن سالم بیرون بیاید. مضافاً اینکه برخی رفتارهای عناصر درون دولت خود به خود زمینه های لازم برای چالش آفرینی را ایجاد می کند که دستاویزهای مناسب را برای تخطئه کارکرد دولت در هر زمینه ای فراهم می سازد. نگاه رهبری حتی در پیام نوروزی و سخنرانی اول سال نو این است که از دولت با تمام قوا پشتیبانی کند و نقدهای اساسی عناصر بالای نظام را به گفتمان انتقادی در خلوت ها تبدیل کرده و از کشاندن آنها به متن جامعه جلوگیری کند. این مایه گذاشتن های رهبری برای راحت تر کار کردن دولت یک فرصت بزرگ محسوب می شود که دولت باید شکر آن را به جای آورد و خود به پالایش درونی خویش اقدام نماید و موضوعاتی که رهبری از آنها به موضوعات و انتقاداتی که بسیاری از آنها درست و وارد هست نام می برند، را مورد توجه قرار دهد و پیش از اینکه به معضل جدی تبدیل و خاطر رهبری را مکدر نمایند، در رفع آنها اقدام کند. البته رهبری کریمانه به موضوعات بین سران نظام اشاره داشتند ولی دولت باید چشم بینایی را ایجاد کند و تمام موضوعاتی که اساسی و مهم هستند و مورد نقد دیدگاهی توسط رهبری قرار می گیرند و گاهی در تذکرات خصوصی آنها را متذکر می شوند را بررسی نموده و نظرات رهبری و دلسوزان نظام را تامین نماید.

دولت نباید به یک موضع گروهی و تیمی تن در دهد و باید چتری فراگیر و همه جانبه نگر در جهت منافع نظام و انقلاب داشته باشد و تصور اینکه تیم دولت بهترین گزینه های ممکن برای انجام امور است یک غرور پراگماتیستی را بر فرهنگ کاری دولت تحمیل می کند که برون رفت از معضلات آن را در موقع لزوم برای دولت مشکل می سازد و ناچار می شود حتی با خوبان نظام هم وارد درگیری های تخریبی بشود تا نسبت به حفظ منافع تیمی خود پایبندی نشان دهد. دولت باید جنبه های فرهنگی و حتی در برخی موارد جنبه های سیاسی را بر اساس مشی اصولگرایانه خود با پیروی از اعاظم و بزرگان این امور که همانا مراجع عظام و علمای بزرگوار هستند و در راس آنها رهبری معظم انقلاب قرار دارند، تنظیم نموده و از بروز چالش های غیر مفید پرهیز کند. رفتار ساختار شکنانه از هر فرد و گروهی ناپسند است و قطعاً بروز این رفتار از اعضاء و عناصر منتسب به دولت ناپسندتر است. این مسئله از آموزه های اخلاقی ائمه طاهرین (ع) است و نمی تواند توسط کسانی که خود را وقف پیروی از آن بزرگواران کرده و مفتخر به آن هستند مورد بی مهری قرار گرفته و آثار این بی مهری مورد غفلت مضاعف واقع شود.

همه موظفیم دولت را در مسئولیت بزرگی که بر عهده دارد و در این جهاد اقتصادی که قطعاً رهبری آن باید توسط دولت صورت گیرد، یاری کنیم. موقعیت و شرایط زمان و مکان بسیار حساس است و تحرکات منطقه ای مبارزان و انقلابیون و مواضعی که دولت باید در برابر دولت ها و در پشتیبانی و حمایت از انقلابیون انجام می دهد باید رفتار ظریف و سنجیده ای باشد و هیچکس حق ندارد نظرات شخصی خود را بر نظام دیکته کند و در این شرایط حساس منافع اسلام و نظام را نادیده انگارد. دولت نیاز به پشتیبانی همه آحاد مردم اعم از سیاسیون و فرهنگیان دارد و عقل سیاسی و احساس وظیفه اسلامی ایجاب می کند با تمام قوا از دولت جمهوری اسلامی پشتیبانی شود و توطئه های رنگارنگی که در جامعه توسط قدرت های شیطانی دامن زده می شود یکی پس از دیگری باید خنثی شود. درایت همه دست اندرکاران می تواند به شکل گیری پدیده بزرگ اتحاد جماهیر اسلامی در آینده ای نه چندان دور کمک بزرگی نماید. منافع ما در این اتحاد بزرگ است و برای رسیدن به این هدف بزرگ باید اتحاد داخلی خویش را حفظ کرده و دولت را پرچمدار این مبارزه بزرگ بکنیم و دولت هم باید تمام قد از رهبری و خواست مردم و قانون و مقررات نظام اسلامی پیروی نماید.

دکتر غلامعلی رنحبر


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.123 seconds.